از ندا خواستم بیاید پیشم. لازم داشتمش. دیشب بعد از مدتها آنقدر خندیدیم که دلدرد گرفتم. بودن یک نفر کنار آدم، در بالا و پایین زندگی حال آدم را خوب میکند. انگار دستی آدم را بالا میکشد از هرچه در آن غوطهور است. دوستی نجاتبخش آدمیست پسر. یک بار که با حسین از تنهاییها و غربت و وطن و اینچیزها گمانم حرف میزدیم، گفت: من تنهاییامو تو هیاهوی شهر گم میکنم، ولی هیاهوی اونجا هم خارجیه، هیچ تنهاییای توش گم نمیشه» و خیلی این تعریف برای من درست بود. استراحت در اتاق چهلم
صدای من را از تارتاروس میشنوید یا صدا قطعه؟
روزای سختی پیش رومونه
گم ,هیاهوی ,آدم ,یک ,شهر ,تو ,آدم را ,گفت من ,میزدیم، گفت ,حرف میزدیم، ,گمانم حرف
درباره این سایت