محل تبلیغات شما
دل‌شکسته بودم. هنوز هم هستم. فکر می‌کردم می‌توانم دل‌شکسته را به کلمات شکسته تبدیل کنم اما چندان نمی‌توانم. احساس می‌کنم از بلندی درحال پرت شدنم و دوباره دارم این بیت را زندگی می‌کنم که: یک ریسمان فکندی، بردیم بر بلندی من در هوا معلق، وآن ریسمان گسسته از ۱۲ تا ۵ صبح داشتم از پنجره آسمان و چراغ‌های روشن خانه‌ها را تماشا می‌کردم. داشتم سهم خودم را از دل‌شکستگی پیدا می‌کردم. داشتم می‌لیسیدم زخمم را. می‌خواستم بفهمم در مسیرم یا نه.

استراحت در اتاق چهلم

صدای من را از تارتاروس می‌شنوید یا صدا قطعه؟

روزای سختی پیش رومونه

می‌کردم ,داشتم ,می‌کنم ,ریسمان ,بلندی ,دل‌شکسته ,می‌کردم داشتم ,و چراغ‌های ,آسمان و ,پنجره آسمان ,چراغ‌های روشن

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

دهه فجر